" /> نقد و برررسی و معرفی فیلم

نقد و بررسی و معرفی فیلم

نقد و بررسی آثار فاخر سینمای جهان و معرفی فیلم و فیلمسازان

نقد و بررسی و معرفی فیلم

نقد و بررسی آثار فاخر سینمای جهان و معرفی فیلم و فیلمسازان

نقد و بررسی و معرفی فیلم
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۴ ارديبهشت ۹۹، ۰۱:۵۸ - اینستا گرام ها
    تشکر

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سینمای کلاسیک» ثبت شده است

راههای افتخار بدون تردید محکم ترین فیلمی است که کوبریک در زمینه کارهای جنگی ساخته و از برجسته ترین فیلم های تحلیل کننده جنگ به شمار می رود. داستان فیلم در جنگ جهانی اول و در ارتش فرانسه اتفاق می افتد. یک گروهان سرباز در زیر آتش شدید آلمانها اضطرارا مجبور به عقب نشینی میشوند در حالیکه فرمان حمله نیز بدون مطالعه کافی و در نظر گرفتن امکانات ، توسط ژنرال فرمانده صادر شده و اگر عقب نشینی سربازان پیش نمی آمد یقینا تمامی افراد گروهان کشته می شدند. اما ژنرال فرمانده اصرار دارد که چون این سربازان از فرمان سرپیچی کرده اند باید چند نفر از آنها بعنوان نمونه تیرباران شوند. ستوان جوانی که نقش او را کرک داگلاس ایفا می کند شدیدا در برابر این تصمیم غیرعادلانه ایستادگی می کند و حتی قضیه را به ستاد ارتش فرانسه هم می کشاند اما موفق نمی شود و بالاخره سه نفر در یک قرعه کشی مهیج ، انتخاب و اعدام می شوند.

در آغاز فیلم یک گروهان سرباز از جلوی دوربین عبور می کنند ، پوتین هایشان سنگفرش حیاط را با صدائی که قبل از پایان فیلم دوباره شنیده خواهد شد می ساید. در داخل ساختمان صدای خشک و پوک پاشنه های افسران و نگهبانان طنین می اندازد و راههای این مردان محکوم به نابودی را در محاکمه اشان از پیش خبر می دهد. در یکی از بهترین صحنه های فیلم ستوان لاکس که کرک داگلاس نقش او را ایفا کرد در سنگری که سربازانش انتظار علامت حمله را می کشند به راه پیمایی طولانی کابوس مانندی می پردازد. در هنگام حمله ، سربازان خمیده و سریع به سوی هدفی که مرگ پشت آن پنهان است گام بر می دارند. دادگاه جنگی برای محاکمه سربازان که بقید قرعه انتخاب شده اند بشکل یک سری مانورهای دقیق هندسی میدان مشق همراه با صدای پرطنین پاشنه ها نشان داده شده است و بالاخره راه پیمایی طولانی و رنج آور محکومین سوی چوبه های تیرباران فرا می رسد... می بینیم که در این فیلم تکیه زیادی روی راه رفتن شده است. اما هیچیک از این راه پیمائی ها کسی را به جائی نمی رساند. تمام راهها یا به مرگ و یا به پوچی ختم می شود.

کوبریک این فیلم بزرگ و عمیق را زمانی ساخت که فقط بیست و نه سال داشت. راههای افتخار اثری بالاتر از یک فیلم ساده ضد جنگی است چه هر کارگردان تجارتی آمریکا با گنجاندن چندجمله و چند شعار در بیهودگی و ظلم جنگ ظاهرا این معنا را تحویل تماشاگر می دهد اما کوبریک هرگز شعار نمی دهد. واقعیت را با خشونتی شبیه به بیرحمی در برابر دیدگان وحشتزده ما می گذارد و به قیمت رنج دادن ما حرف خود را بیان می کند. کوبریک در این فیلم به نظام جنگ و مقتضیات آن می پردازد و این پدیده تمدن را دقیقا آنالیز می کند و آهسته آهسته به نتیجه گیری خود نائل می شود.
این مطلب کپی است.

فیلم راههای افتخار

  • نویسنده


ام (1931)
فریتس لانگ

قاتلی روان پریش در برلین،دختربچه ها را فریب داده و آنها را می کشد و با جنایاتش دولت و پلیس را در فشار و تنگنا قرار می دهد و متعاقب تلاش گسترده ی پلیس برای یافتن قاتل،خلافکاران شهر که زیر ذره بین پلیس قرار گرفته اند تصمیم به همکاری موازی با پلیس برای یافتن قاتل می گیرند و....

یکی از حیرت انگیزترین و به یاد ماندنی ترین فیلم های جنایی که 117 دقیقه شما را بدنبال دلهره و ترس آمیخته با پلان هایش خواهد کشید...فیلم ساخته ی یکی از غول های سینمای آلمان است که دنیای سینمای صامت او را با متروپلیس میشناسد، #لانگ بی شک یکی از کارگردانان خوب همیشه ی تاریخ سینماست...جدای از بازی بینظیر بازیگران خصوصن بازیگر نقش قاتل (پیتر لوره)...دکوپاژ،میزانسن،دکور،موسیقی و کلام و زبان تصاویر #ام هر یک شاهکارند و شاید این گویایی تصاویر را #لانگ مدیون سینمای صامتی باشد که سالها برای آن فیلم ساخته است.

در #ام #لانگ در قالب داستانی جنایی مثلثی ساخته از پلیس،خلافکاران و مطبوعات و هر یک را وسیله ای ساخته برای نقد دیگری...فیلم لبریز از کنایه است...و هدف اصلی این نقد و کنایه ها جامعه،دولت و نیروهای امنیتی یعنی پلیس است که خلافکاران در برابر سومین مورد (پلیس) در کنایه آمیزترین شکل،کارآمدتر و دست و پادار تر نمایش داده می شوند!
فیلم M

سکانس پایانی فیلم حقیقتن شاهکار است...گروه جنایتکاران واقعی(قاضی،هیئت منصفه،وکیل مدافع) در تقابل با قاتلی روانی که قربانی بنظر می رسد و... 

پ.نوشت: در سکانس های اولیه قاتل را با سوتی که در بیرون قاب دوربین می زند می شناسیم و یقین دارم آوای این سوت را هرگز از یاد نمی برید!


  • نویسنده

آیرن و لاسی زوجی هستند که در خانه ی پدر لاسی زندگی میکنند ، آنها هر روز با طعنه ها و کنایه های پدر لاسی روبرو میشوند ، پدر لاسی با زخم زبان و اخلاق بدی که دارد همواره آیرن را آزرده خاطر میکند ، آیرن نیز به هر دری میزند تا از دولت خانه ای برای زندگی بگیرد و ....

بلا تار در اولین فیلمش سراغ زندگی مردم مجارستان تحت سلطه ی کمونیست میرود . فضای سیاه و سفید فیلم و آپارتمان کوچک پدر لاسی به شدت مخاطب را وارد دنیایی سرد و دلگیر میکند . بلا تار در 22 سالگی این فیلم را ساخته و بازیگران فیلم همگی از دوستان او هستند که برای بازی در فیلم هیچ دستمزدی دریافت نکردند . فیلمبرداری به شیوه ی دوربین روی دست ، کلوز آپ های بسیار خوب و بازی ساده اما بسیار قابل باور بازیگران ، فیلم را به شدت مستند گونه و رئالیستی کرده است .

سکانسی که آیرن نزد یکی از دولتمردان برای به دست آوردن خانه میرود ، اصرار و دیالوگ های آیرن و سردی و کم توجهی مرد پشت میز ویرانگر است . آیرن فقط سقفی میخواهد تا با همسرش (لاسی) و دختر کوچکش در آن زندگی ساده خود را ادامه دهد و از گزند پدر شوهرش در امان باشد .

بلا تار از مرد های آن زمان مجارستان چهره ای زننده نشان میدهد . پدر لاسی که اخلاقی گند دارد و به آیرن که تا دیر وقت در نبود لاسی در کارخانه ای کار میکرده است تهمت فاحشگی میزند اما خود مست در کافه ها به دنبال رابطه جنسی با زن هاست ، لاسی نیز با توجه به حرفهای پدرش به آیرن تهمت میزند اما خودش به راحتی در سکانسی به دوست آیرن تجاوز میکند .

پایان بندی فیلم و تک گویی های آیرن و لاسی در نماهای نزدیکی که بلا تار استادانه گرفته است بسیار عالیست .

آشیانه خانوادگی

  • نویسنده