" /> نقد و برررسی و معرفی فیلم

نقد و بررسی و معرفی فیلم

نقد و بررسی آثار فاخر سینمای جهان و معرفی فیلم و فیلمسازان

نقد و بررسی و معرفی فیلم

نقد و بررسی آثار فاخر سینمای جهان و معرفی فیلم و فیلمسازان

نقد و بررسی و معرفی فیلم
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۴ ارديبهشت ۹۹، ۰۱:۵۸ - اینستا گرام ها
    تشکر

۱۱۵ مطلب در آبان ۱۳۹۳ ثبت شده است

زندگی زیباست (به ایتالیایی: La vita è bella) نام فیلمی ایتالیایی به کارگردانی روبرتو بنینی است. این فیلم یکی از برترین آثار کمدی جهان محسوب میشود؛ هرچند که فقط نیمه اول فیلم حالت کمدی دارد. در واقع فیلم از آن دسته ایست که به دو قسمت کاملاً متفاوت تقسیم میشوند. نیمهٔ اول این فیلم دربارهٔ گوییدو یک یهودی است که تازه به شهر آمده درگیر ماجرای عشقی می‌شود. نیمهٔ دوم فیلم به مسألهٔ یهودی‌ستیزی در زمان جنگ جهانی دوم می‌پردازد.

زندگی زیباست جایزهٔ اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی‌زبان، اسکار بهترین موسیقی متن و همچنین اسکار بهترین بازیگر مرد (روبرتو بنینی) را در سال ۱۹۹۸ کسب کرد. این فیلم بیست‌ونهمین فیلم برتر تاریخ سینما در سایت معتبر IMDb شناخته شد.

زندگی زیباست

  • نویسنده

چند مامور پلیس ، یک دادستان و یک پزشک به همراه دو مجرم در دل شب در دشتی به دنبال جسدی میگردند و ....

فیلمی میخکوب کننده از جیلان . در دل داستان ساده ی فیلم پیچیدگی هایی وجود دارد که نیازمند کمی صبر و حوصله است تا مسخ فیلم شوید . بیشتر فیلم در دل شب در جستجوی جسد میگذرد .در سکوت و تاریکی ویرانگر . دو مجرمی که حیرانند و تا انتها هم نمیشود فهمید کدام یک از آنها این قتل را انجام داده اند . در سکانسی تمامی افراد برای گذراندن شب وارد خانه کدخدای روستایی میشوند . در آنجا دختر کدخدا تمامی این آدم ها را با زیباییش جادو میکند . گویی در دل این تاریکی تنها این دختر است که نور و روشنایی با خود دارد .

دیالوگهای دادستان و پزشک داستان مرگی دیگر را نیز بازگو میکنند . دادستان معتقد است مرگ به هر شکلی ممکن است سراغ انسان بیاید بی دلیل یا با دلیل و کاری نمیشود در مقابلش کرد اما پزشک که معتقد به دلایل علمی است با پرسش های خود از دادستان درباره مرگ زنی که دادستان میشناخته ، دادستان را وارد برزخی ویرانگر میکند .

سکانس کالبد شکافی جسد با صدابرداری فوق العاده ترسناک و مبهوت کننده اش از سکانس هایی است که مخاطب را میخکوب خواهد کرد .

زمان طولانی فیلم ، با توجه به پیچیدگی های تمامی شخصیت های داستان فیلم و قاب های هنرمندانه ی جیلان که تا حدودی یادآور قاب های ماندگار آنجلوپولوس (بزرگ شاعر و نقاش کارگردان سینما) است به هیچ وجه خسته کننده نخواهد بود .

از جیلان این کارگردان بزرگ دیدن این فیلمهای پیشنهاد میشود : 
اقلیما ، ابرهای می ، فاصله ، خواب زمستانی (که این آخرین فیلمش را به شدت منتظر دیدنش هستم) .

روزی روزگاری در آناتولی

  • نویسنده

این  فیلم خیلی خوب و تاثیرگذار ساخته شده. فضای فیلم طوریه که بیننده رو جذب می کنه و با وجود ریتم کندی که داره خسته کننده نیست. داستان The White Ribbon مربوط میشه به سال های منتهی به جنگ جهانی اول و اتفاقاتی که توی یکی از روستاهای آلمان رخ میده. هانکه توی این فیلم نسلی رو به تصویر میکشه که حدود بیست سال بعد بدنه اصلی جامعه ی آلمان نازی رو تشکیل میدن. از این لحاظ خیلی تامل برانگیزه.

ربان سفید

  • نویسنده

با سلام خدمت دوستداران هنر و سینما

امیدوارم از مطالب سایت استفاده کافی و لازم را ببرید و در صورت مشاهده کمی و کاستی مرا ببخشید

همچنین میتوانید به مطالب سایت امتیاز مثبت یا منفی بدهید و با نظرات خود مرا در ارائه بهتر مطالب یاری دهید

در این وب قصد معرفی و نقد بیشتر آثاری را که دیده ام دارم

اینجانب هیچگونه تحصیلات سینمایی و آکادمیک ندارم تنها از علاقه مندان هنر هفتم بوده و بیش از یک دهه به صورت مستمر و روزانه فیلم دیده و با دانش اندک خود قصد معرفی این فیلم ها را دارم

بعضی از مطالب و معرفی ها ممکن است هاوی اسپویلر باشد

از هرگونه مطلب نظر و نقد شما عزیزان هم استقبال به عمل میاد و میتونید مطالب یا نقد های خود را برای ما فرستاده تا با مشخصات شما ثبت گردد

با تشکر از همراهی شما عزیزان گرامی

آیرن و لاسی زوجی هستند که در خانه ی پدر لاسی زندگی میکنند ، آنها هر روز با طعنه ها و کنایه های پدر لاسی روبرو میشوند ، پدر لاسی با زخم زبان و اخلاق بدی که دارد همواره آیرن را آزرده خاطر میکند ، آیرن نیز به هر دری میزند تا از دولت خانه ای برای زندگی بگیرد و ....

بلا تار در اولین فیلمش سراغ زندگی مردم مجارستان تحت سلطه ی کمونیست میرود . فضای سیاه و سفید فیلم و آپارتمان کوچک پدر لاسی به شدت مخاطب را وارد دنیایی سرد و دلگیر میکند . بلا تار در 22 سالگی این فیلم را ساخته و بازیگران فیلم همگی از دوستان او هستند که برای بازی در فیلم هیچ دستمزدی دریافت نکردند . فیلمبرداری به شیوه ی دوربین روی دست ، کلوز آپ های بسیار خوب و بازی ساده اما بسیار قابل باور بازیگران ، فیلم را به شدت مستند گونه و رئالیستی کرده است .

سکانسی که آیرن نزد یکی از دولتمردان برای به دست آوردن خانه میرود ، اصرار و دیالوگ های آیرن و سردی و کم توجهی مرد پشت میز ویرانگر است . آیرن فقط سقفی میخواهد تا با همسرش (لاسی) و دختر کوچکش در آن زندگی ساده خود را ادامه دهد و از گزند پدر شوهرش در امان باشد .

بلا تار از مرد های آن زمان مجارستان چهره ای زننده نشان میدهد . پدر لاسی که اخلاقی گند دارد و به آیرن که تا دیر وقت در نبود لاسی در کارخانه ای کار میکرده است تهمت فاحشگی میزند اما خود مست در کافه ها به دنبال رابطه جنسی با زن هاست ، لاسی نیز با توجه به حرفهای پدرش به آیرن تهمت میزند اما خودش به راحتی در سکانسی به دوست آیرن تجاوز میکند .

پایان بندی فیلم و تک گویی های آیرن و لاسی در نماهای نزدیکی که بلا تار استادانه گرفته است بسیار عالیست .

آشیانه خانوادگی

  • نویسنده